حقایق پنهان فیلم شاینینگ استنلی کوبریک

حقایق پنهان فیلم شاینینگ استنلی کوبریک

مقدمه: چرا فیلم «شاینینگ» هنوز هم بیننده‌ها را شوکه می‌کند؟

 

فیلم «شاینینگ» از آن دسته آثاری است که حتی بعد از گذشت بیش از چهار دهه، همچنان نفس‌ها را در سینه‌ها حبس می‌کند. این فیلم محصول سال ۱۹۸۰ به کارگردانی استنلی کوبریک و با بازی خیره‌کننده جک نیکلسون و شلی دووال، به یکی از نمادهای بی‌بدیل سینمای وحشت تبدیل شده است. وقتی صحبت از «شاینینگ» می‌شود، مخاطب به یاد صحنه‌های پرتنش، دیالوگ‌های ماندگار و فضاسازی‌های سرد و ترسناک می‌افتد. اما جالب اینجاست که پشت این فیلم، رازهایی نهفته که کمتر کسی از آن‌ها خبر دارد.

آیا می‌دانستید که خود استیون کینگ، نویسنده کتاب اصلی، از این فیلم متنفر بوده؟ یا اینکه بسیاری از صحنه‌های معروف فیلم اصلاً در کتاب وجود نداشته و کوبریک آن‌ها را خلق کرده؟ دنیای پشت صحنه «شاینینگ» به اندازه خود فیلم، مرموز و هیجان‌انگیز است. در این مقاله قرار است با هم به دل تاریک‌ترین گوشه‌های این شاهکار سینمایی سفر کنیم.

فیلم درخشش 1980

بررسی اجمالی فیلم «شاینینگ»

 

خلاصه داستان فیلم

 

داستان فیلم درخشش روایت‌گر زندگی جک تورنس، نویسنده‌ای است که به همراه همسر و پسر کوچک خود به یک هتل دورافتاده در کوهستان نقل مکان می‌کند. وظیفه آن‌ها نگهداری از هتل در فصل زمستان است. اما با پیشروی داستان، فضای هتل با حوادث عجیب و فراطبیعی درگیر می‌شود و جک به مرور زمان دچار جنون می‌شود. پسر کوچک جک، دنی، توانایی ذهنی خاصی دارد که از طریق آن می‌تواند ارواح و اتفاقات ماورایی هتل را احساس کند.

این داستان که از دل یک رمان ترسناک بیرون آمده، با کارگردانی خاص کوبریک به یک اثر جاودانه تبدیل شده است. فضاسازی سرد، طراحی صحنه‌های غریب و استفاده هوشمندانه از موسیقی، باعث شده که «شاینینگ» از یک فیلم ترسناک معمولی به اثری ماندگار در تاریخ سینما تبدیل شود.

نقش استنلی کوبریک در بازآفرینی رمان استیون کینگ

 

استنلی کوبریک با نگاهی متفاوت به داستان استیون کینگ، فیلمی ساخت که نه‌تنها از رمان فاصله گرفت، بلکه خود را به عنوان یک اثر مستقل تثبیت کرد. کوبریک از همان ابتدا به دنبال خلق تجربه‌ای ترسناک و روان‌شناسانه بود. برخلاف رمان که بر جنبه‌های ماورایی و ارواح تاکید دارد، کوبریک تمرکز خود را بر جنون تدریجی جک تورنس و تاثیر فضای سرد و ایزوله هتل بر ذهن او گذاشت.

Stanley-Kubrick

او با حذف و اضافه کردن صحنه‌های کلیدی، داستان را بازآفرینی کرد. صحنه‌هایی مانند تعقیب و گریز در هزار توی برفی یا سکانس معروف خون در آسانسور، از ابتکارات کوبریک بود که در رمان خبری از آن‌ها نبود. همین تغییرات باعث شد که فیلم شخصیت و حال‌وهوای خاص خود را داشته باشد و با وجود مخالفت استیون کینگ، به اثری ماندگار بدل شود.

چرا استیون کینگ از فیلم متنفر بود؟

 

یکی از جنجالی‌ترین نکات درباره «شاینینگ»، دشمنی استیون کینگ با این فیلم است. برخلاف بسیاری از منتقدین و طرفداران سینما که فیلم را شاهکاری در ژانر وحشت می‌دانند، کینگ بارها در مصاحبه‌های مختلف از نارضایتی خود گفته است. او معتقد بود که فیلم کوبریک بیشتر شبیه به یک “کادیلاک بزرگ و زیبا اما بدون موتور” است.

دلیل اصلی این ناراحتی، فاصله زیاد فیلم با فضای رمان بود. در حالی که رمان بر روی احساسات شخصیت‌ها، نقش روح‌های خبیث و تاثیر آن‌ها بر جک تمرکز داشت، کوبریک این فضا را به سمت یک درام روان‌شناسانه سوق داد. حتی شخصیت وندی، همسر جک، در رمان یک زن قوی و مستقل بود اما در فیلم به شکلی ضعیف و ترسو به تصویر کشیده شد که این موضوع نیز بر ناراحتی کینگ افزود.

از طرفی، طنز تلخ مجله مد مگزین که فیلم را در نسخه‌های آلمانی و مکزیکی مورد تمسخر قرار داد، بر آتش اختلافات دامن زد. اما با وجود تمام این انتقادات، «شاینینگ» همچنان به عنوان یکی از شاهکارهای کوبریک در ذهن‌ها باقی مانده است.

تفاوت‌های کلیدی بین رمان و فیلم

 

اگر بخواهیم تفاوت‌های عمده رمان استیون کینگ و فیلم کوبریک را بررسی کنیم، باید به چند نکته مهم اشاره کنیم:

  • اتاق جن‌زده: در رمان، اتاق ترسناک شماره ۲۱۷ است، اما در فیلم به ۲۳۷ تغییر داده شد. دلیل این تغییر، درخواست مدیر واقعی هتل بود که نگران بود مهمانان از اقامت در اتاق ۲۱۷ بترسند.
  • پایان‌بندی: پایان فیلم با رمان تفاوت بسیاری دارد. در رمان، هتل در پایان منفجر می‌شود، اما در فیلم، پایان‌بندی مبهم‌تری را شاهد هستیم که هنوز هم باعث بحث‌های زیادی میان هواداران شده است.
  • شخصیت‌پردازی: همانطور که اشاره شد، شخصیت وندی در فیلم بسیار ضعیف‌تر از رمان به تصویر کشیده شده و جک نیکلسون از همان ابتدای فیلم، چهره‌ای نگران‌کننده دارد، در حالی که در کتاب، جنون جک به تدریج ظاهر می‌شود.
  • صحنه‌های اضافه: بسیاری از صحنه‌های معروف فیلم مانند تعقیب و گریز در هزار تو یا خون‌آلود شدن آسانسور، ساخته ذهن کوبریک است و در رمان اثری از آن‌ها دیده نمی‌شود.

Shelley-Duvall

پشت‌پرده سکانس‌های معروف فیلم

 

هزار توی برفی: تعقیب و گریز نفس‌گیر

 

یکی از صحنه‌هایی که بینندگان «شاینینگ» هرگز فراموش نمی‌کنند، تعقیب و گریز جک تورنس با تبر در هزار توی برفی است. این سکانس، اوج تنش و ترس فیلم را به نمایش می‌گذارد. استنلی کوبریک برای خلق این سکانس، از تکنولوژی تازه معرفی شده «استدی‌کم» استفاده کرد. «استدی‌کم» باعث می‌شود دوربین هنگام حرکت روان و بدون لرزش باشد و این دقیقاً همان چیزی بود که کوبریک برای این سکانس می‌خواست؛ دوربین باید همچون سایه‌ای، پشت دنی کوچک حرکت می‌کرد و اضطراب را دوچندان می‌کرد.

فیلمبرداری این سکانس بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود، چرا که هم بازیگران و هم تیم تولید باید در شرایط سرمای شدید و در میان برف‌های مصنوعی ساخته شده کار می‌کردند. نکته جالب این است که هزارتویی که در فیلم می‌بینیم، در واقع در انگلستان ساخته شده و از هتل واقعی تنها نمایی عمومی در ابتدای فیلم استفاده شده است.

ایده استفاده از هزار تو نیز در کتاب اصلی وجود نداشت و کاملاً زاییده ذهن خلاق کوبریک بود. او با این کار هم بُعد بصری فیلم را غنی‌تر کرد و هم لایه‌ای از پیچیدگی روان‌شناختی را به داستان افزود. هزار تو نمادی از ذهن پیچیده و گم‌گشته جک تورنس است که نمی‌تواند از جنونی که او را فرا گرفته، فرار کند.

سکانس خون در آسانسور: شاهکار سینمایی یا الهام از کهکشان؟

 

یکی دیگر از لحظات به‌یادماندنی فیلم «شاینینگ»، سکانس معروف آسانسور و هجوم دریای خون به راهروهای هتل است. صحنه‌ای که کوبریک با دقت وسواس‌گونه‌اش آن را سه بار فیلمبرداری کرد، و هر بار ضبط آن ۹ روز زمان برد! این سکانس به قدری نمادین و تاثیرگذار است که به یکی از نمادهای بصری سینمای وحشت تبدیل شده.

جالب است بدانید که این صحنه از یک فیلم علمی-تخیلی ایتالیایی به نام «جنایتکاران کهکشان» الهام گرفته شده است. در آن فیلم نیز، ایستگاه فضایی در انتها در دریایی از خون غرق می‌شود. کوبریک که برای ساخت «ادیسه فضایی 2001» تمام فیلم‌های علمی-تخیلی را تماشا کرده بود، احتمالاً از همین فیلم ایده گرفته است.

نکته قابل توجه دیگر در این سکانس، شیوه ساخت آن است. به جای استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری که در آن زمان هنوز فراگیر نشده بود، کوبریک از روش‌های عملی استفاده کرد. هزاران لیتر مایع قرمز مشابه خون واقعی ساخته شد و با ایجاد فشار هیدرولیکی از آسانسور به بیرون فوران کرد. وسواس کوبریک در بازآفرینی این صحنه باعث شد تا حتی جزئی‌ترین حرکات موج‌های خون نیز تحت کنترل او باشد.

سکانس جک و درب: تولد جمله معروف «جانی اینجاست

 

بی‌شک یکی از معروف‌ترین صحنه‌های تاریخ سینما، جایی است که جک نیکلسون با تبر به در چوبی حمله می‌کند و از شکاف ایجاد شده فریاد می‌زند: «Here’s Johnny!» اما آیا می‌دانستید این جمله اصلاً در فیلمنامه نبوده و بداهه خود نیکلسون بوده است؟ این جمله برگرفته از برنامه صبحگاهی معروف «The Tonight Show» با اجرای جانی کارسون بود.

اما پشت این صحنه فراتر از یک جمله بداهه است. جک نیکلسون و تیم فیلم‌برداری برای این سکانس بیش از ۶۰ درب چوبی را خرد کردند تا بالاخره آن حس و ضرب‌آهنگ دلخواه کوبریک را به دست بیاورند. این سکانس که نماد جنون کامل جک تورنس است، به اندازه‌ای طبیعی و وحشتناک درآمد که حتی خود بازیگران پشت صحنه نیز شوکه شدند.

فیلمبرداری این صحنه چند روز به طول انجامید و استنلی کوبریک با همان وسواس همیشگی‌اش به جزییات پرداخت. زاویه دوربین‌ها، نورپردازی ملایم و سایه‌های ترسناک، همگی به گونه‌ای تنظیم شدند که تماشاگر به خوبی وحشت و درماندگی وندی را در آن لحظه حس کند.

 

ابداع و حذف‌ها: صحنه پایانی که هرگز ندیدیم

 

از نکات جالب دیگر درباره «شاینینگ»، وجود سکانس پایانی حذف شده‌ای است که کمتر کسی از آن باخبر است. در نسخه اولیه، بعد از وقایع هتل اورلوک، وندی و دنی را در بیمارستان می‌بینیم که مدیر هتل به ملاقات آن‌ها می‌آید. این صحنه به نوعی برای روشن‌تر کردن سرنوشت این دو شخصیت اضافه شده بود.

اما کوبریک بعد از اولین نمایش فیلم، تصمیم گرفت این صحنه را حذف کند و حتی پا را فراتر گذاشت. او تیمی را به سالن‌های سینمایی که فیلم اکران شده بود فرستاد تا نسخه‌های نگاتیو این صحنه را از فیلم‌ها خارج و نابود کنند. هنوز هم مشخص نیست دلیل واقعی این تصمیم چه بوده، اما برخی معتقدند کوبریک قصد داشت با حذف این پایان، فضای مبهم و تلخ فیلم را حفظ کند.

گفته می‌شود یک نسخه از فیلم با این صحنه حذف نشده همچنان در آرشیوی ناشناخته باقی مانده، اما تاکنون به صورت عمومی منتشر نشده است.

تکنولوژی‌های جدید و نقش آن‌ها در موفقیت فیلم

 

استفاده از استدی‌کم؛ انقلابی در فیلمبرداری

 

کوبریک همیشه به نوآوری‌های تکنولوژیک علاقه‌مند بود و فیلم «شاینینگ» نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای فنی این فیلم، استفاده از استدی‌کم بود. این وسیله که به تازگی در دهه ۷۰ میلادی به دنیای سینما معرفی شده بود، اجازه می‌داد تا فیلم‌بردار با حرکات نرم و روان دوربین را در محیط حرکت دهد.

در صحنه‌های تعقیب و گریز هزار تو و همچنین حرکت دنی با سه‌چرخه در راهروهای هتل، استفاده از استدی‌کم به فیلم‌بردار اجازه داد که زاویه دیدی شبیه به چشم دنی ایجاد کند. این تکنیک، علاوه بر ایجاد حس اضطراب و ترس در مخاطب، ریتم و انرژی بالایی به صحنه‌ها بخشید.

استدی کم در شاینینگ 1980

کوبریک با استفاده از این ابزار نوین، توانست فضای تنگ و بسته هتل را به گونه‌ای به تصویر بکشد که بیننده حس حضور در راهروهای پرپیچ و خم و دلهره‌آور هتل را تجربه کند. این صحنه‌ها به قدری تاثیرگذار و شاخص شدند که بعدها بسیاری از فیلم‌سازان از این تکنیک در آثار خود الهام گرفتند.

روش‌های غیرعادی آماده‌سازی بازیگران

 

رژیم غذایی جک نیکلسون برای ورود به نقش

 

وقتی از بازیگری مثل جک نیکلسون حرف می‌زنیم، انتظار اجرای فوق‌العاده داریم؛ اما جالب است بدانید که نیکلسون برای رسیدن به مرز جنون و خشمی که در شخصیت جک تورنس می‌بینیم، دست به کارهای عجیبی زد. او دو هفته قبل از شروع فیلم‌برداری، فقط نان و پنیر مصرف کرد! نیکلسون که از این ترکیب غذایی متنفر بود، با این کار سعی کرد خودش را به نوعی شکنجه کند تا به حالت ذهنی مضطرب و عصبانی شخصیت نزدیک‌تر شود.

این نوع فداکاری در بین بازیگران متد اکتینگ کم سابقه نیست، اما شدت و تاثیر آن در فیلم «شاینینگ» کاملاً مشهود است. عصبانیت و جنون نیکلسون در صحنه‌هایی مثل «جانی اینجاست!» کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد و مخاطب نمی‌تواند مرز بین بازی و واقعیت را تشخیص دهد.

ترساندن شلی دووال از سوی کوبریک

 

استنلی کوبریک برای خلق فضای وحشتناک فیلم، با بازیگران برخورد بسیار سخت‌گیرانه‌ای داشت. او به خصوص با شلی دووال، بازیگر نقش وندی، بسیار سرد و گاه بی‌رحمانه رفتار می‌کرد تا او را تحت فشار روانی قرار دهد و احساس ترس و درماندگی واقعی را در بازی او برانگیزد.

در یکی از سخت‌ترین سکانس‌ها که وندی با چوب بیسبال در راهرو از شوهرش فرار می‌کند، کوبریک بیش از ۱۲۷ برداشت از این صحنه گرفت! دووال بعدها در مصاحبه‌ای گفت که این فشارها باعث شده تا او دچار استرس و افسردگی شود، اما در عین حال معتقد بود که این سختگیری‌ها به خلق یکی از بهترین بازی‌هایش در طول دوران حرفه‌ای‌اش منجر شده است.

الهامات و ارجاعات سینمایی کوبریک

 

الهام از سینمای کلاسیک و فیلم‌های اروپایی

 

کوبریک به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان تاریخ، همواره از آثار سینمایی دیگر الهام می‌گرفت. «شاینینگ» نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای مثال، سکانس معروف تبر و در، به طور مستقیم از یک فیلم سوئدی صامت به نام «The Phantom Carriage» الهام گرفته شده است. در آن فیلم نیز مردی با تبر به در آشپزخانه حمله می‌کند تا به همسرش دسترسی پیدا کند.

کوبریک همچنین با الهام از آثار فیلم‌سازان ایتالیایی و فرانسوی، به خصوص در فضاسازی‌های هتل اورلوک، توانست یک حس سرد و نگران‌کننده ایجاد کند. او حتی به رنگ‌بندی و ترکیب‌بندی صحنه‌ها نیز اهمیت زیادی می‌داد. برای مثال، استفاده از رنگ قرمز در راهروها و لباس شخصیت‌ها، بارها اشاره‌ای ضمنی به خون و خشونت پیش رو دارد.

نقد فیلم ترسناک شاینینگ 1980

کوبریک و وسواس در جزئیات

 

یکی از ویژگی‌های بارز کوبریک، وسواس او در توجه به جزئیات کوچک است. از انتخاب مبلمان و طراحی راهروها تا نحوه حرکت دوربین، همه چیز باید دقیقاً مطابق با دیدگاه او اجرا می‌شد. حتی در یکی از صحنه‌ها که دنی با سه‌چرخه در راهروهای هتل می‌چرخد، کوبریک تاکید داشت که صدای لاستیک سه‌چرخه بر روی فرش و کف‌پوش چوبی به صورت متناوب قطع و وصل شود تا حس ناآرامی و تعلیق را افزایش دهد.

شایعات و نظریه‌های توطئه درباره فیلم

 

«شاینینگ» به دلیل فضاسازی مرموز و نمادگرایی‌های متعددش، سال‌هاست که منبع الهام برای انواع تئوری‌های توطئه شده است. برخی معتقدند که فیلم اشاره‌هایی به پروژه آپولو ۱۱ ناسا دارد و کوبریک با این فیلم به‌نوعی همکاری پنهانی‌اش با ناسا در ماجرای جعلی بودن فرود بر ماه را افشا کرده است!

عده‌ای دیگر باور دارند که فیلم نمایانگر نسل‌کشی بومیان آمریکا است؛ چرا که بارها در فیلم به موتیف‌ها و نمادهای بومی اشاره می‌شود. حتی برخی معتقدند که هتل اورلوک نماد ذهن انسانی است که درگیر با خاطرات، کابوس‌ها و ترس‌های سرکوب‌شده شده است.

نقش موسیقی و صدا در خلق وحشت در «شاینینگ»

 

چگونه موسیقی کوبریک را به استاد وحشت تبدیل کرد

 

یکی از عوامل کلیدی در موفقیت «شاینینگ» و ایجاد حس ترس ماندگار در بیننده، موسیقی و طراحی صدای بی‌نظیر فیلم است. کوبریک برای این فیلم از قطعات موسیقی کلاسیک و آوانگارد بهره برد. او از آهنگسازانی مانند کریستیان بارتوک و گیورگی لیگتی استفاده کرد که آثارشان سرشار از تنش و فضای مرموز است.

در «شاینینگ»، موسیقی هرگز صرفاً برای تزئین یا ایجاد حال‌وهوای پس‌زمینه استفاده نمی‌شود؛ بلکه هر نت و هر صدا، به شکلی طراحی شده تا تماشاگر را به اعماق ذهن ناآرام شخصیت‌ها ببرد. در سکانس معروف آسانسور خونین، موسیقی سنگین و دلهره‌آور باعث می‌شود که خون به جای یک مایع معمولی، به نمادی از فاجعه و هولناکی بدل شود.

همچنین استفاده از سکوت در بسیاری از سکانس‌ها، یکی دیگر از ترفندهای کوبریک برای افزایش تنش است. سکوتی که به طور ناگهانی با صداهای ناگهانی و تیز شکسته می‌شود، به شدت ضربان قلب بیننده را بالا می‌برد و او را در موقعیت وحشت و نگرانی شدید قرار می‌دهد.

اتاق شماره 217 در فیلم درخشش 1980

بازخورد منتقدان و مخاطبان؛ فیلمی که دو قطبی شد

 

فیلم «درخشش» در زمان اکران خود، نظرات کاملاً متضادی از منتقدان و تماشاگران دریافت کرد. عده‌ای آن را شاهکاری بی‌نقص در ژانر وحشت دانستند و برخی دیگر از کند بودن ریتم فیلم و فاصله گرفتن از منبع اصلی داستان انتقاد کردند. حتی استیون کینگ نیز در نقدهای تند خود بارها اشاره کرد که فیلم کوبریک روح داستان را از بین برده و به اثری سرد و بی‌احساس تبدیل شده است.

اما با گذشت زمان و با تحلیل‌های عمیق‌تر از سوی کارشناسان سینما، «شاینینگ» به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای وحشت شناخته شد. بسیاری از منتقدین و سینماگران از جمله مارتین اسکورسیزی و کریستوفر نولان، این فیلم را جزو آثار تاثیرگذار بر خود عنوان کرده‌اند.

نکته جالب توجه این است که در نظر‌سنجی‌ها و نظرسنجی‌های مردمی، فیلم محبوبیت بیشتری نسبت به بازخورد اولیه‌اش به دست آورد و امروزه در رتبه‌بندی‌های مختلف، به عنوان یکی از برترین فیلم‌های ترسناک تاریخ شناخته می‌شود.

راز جاودانگی «شاینینگ» در تاریخ سینما

 

اما چرا با وجود انتقادات اولیه، «شاینینگ» همچنان زنده و پویا باقی مانده است؟ پاسخ این سوال در چند عنصر کلیدی نهفته است: کارگردانی وسواسی و منحصربه‌فرد کوبریک، بازی بی‌نظیر جک نیکلسون، فضاسازی هنرمندانه و البته موسیقی و صداگذاری کم‌نظیر.

همچنین فیلم با برخورد هوشمندانه با مقوله «وحشت روان‌شناختی» و ارائه نمادهای چندلایه، به اثری بدل شده که تماشای آن بارها و بارها، نکات و رازهای جدیدی را برای مخاطب آشکار می‌کند. از راهروهای بی‌انتها و سایه‌های تیره گرفته تا چهره ملتهب ونی و نگاه جنون‌آمیز جک، همه و همه در ذهن تماشاگر حک شده‌اند.

حرف آخر

 

«شاینینگ» اثری است که نه‌تنها به دلیل صحنه‌های ترسناک و فضاسازی وحشت‌آورش، بلکه به دلیل پیچیدگی‌های روان‌شناختی و نگاه خاص کارگردانش به عنوان یک شاهکار بی‌بدیل شناخته می‌شود. این فیلم فراتر از یک فیلم ترسناک، یک مطالعه عمیق بر روی ذهن انسان، ترس‌های سرکوب‌شده و سقوط شخصیت به سوی جنون است.

شاید همین ویژگی‌هاست که باعث شده بعد از دهه‌ها، همچنان بحث‌ها و تحلیل‌ها درباره این فیلم ادامه داشته باشد و هر نسل جدیدی از سینمادوستان، «شاینینگ» را با نگاهی تازه کشف کند.

 

سوالات متداول

  1. چرا استیون کینگ از فیلم «شاینینگ» ناراضی بود؟
    زیرا کوبریک داستان را با تغییرات اساسی نسبت به رمان اصلی اقتباس کرد و بسیاری از عناصر مهم داستان استیون کینگ را حذف یا تغییر داد.
  2. آیا سکانس خون در آسانسور واقعاً با خون فیلمبرداری شده بود؟
    خیر، از هزاران لیتر مایع قرمز مشابه خون برای این سکانس استفاده شده بود.
  3. چرا اتاق ۲۱۷ در فیلم به ۲۳۷ تغییر کرد؟
    به درخواست مدیر هتل واقعی که نگران بود مهمانان از اقامت در اتاق ۲۱۷ بعد از اکران فیلم بترسند.
  4. چه تکنیکی برای فیلمبرداری صحنه‌های تعقیب و گریز استفاده شد؟
    کوبریک از استدی‌کم برای ایجاد حرکات روان و بدون لرزش در صحنه‌های تعقیب و گریز استفاده کرد.
  5. آیا نسخه‌ای از فیلم با صحنه پایانی حذف شده وجود دارد؟
    گفته می‌شود نسخه‌ای با آن پایان در آرشیوی ناشناخته باقی مانده اما تاکنون منتشر نشده است.

لطفاً فراموش نکنید که نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.

اشتراک‌گذاری

فهرست مطالب

مقالات مرتبط

2 ماه پیش
حواشی بازیگران، پشت‌ صحنه و حقایق جالب، فکت‌های سینمایی
2 ماه پیش
فکت‌های سینمایی، پشت‌ صحنه و حقایق جالب
3 ماه پیش
سینمای ایران، پشت‌ صحنه و حقایق جالب
3 ماه پیش
بیوگرافی و تاریخچه، پشت‌ صحنه و حقایق جالب
3 ماه پیش
پشت‌ صحنه و حقایق جالب، حواشی بازیگران
نقد و بررسی

از دیدگاه بینندگان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه − هشت =

سریال

بزودی | بروزشده

بزودی
هیچ داده ای یافت نشد
پیمایش به بالا
همراه ما باشید

ارایه آخرین اخبار و فیلم های ایران و جهان

ارایه آخرین اخبار و فیلم های ایران و جهان

درخواست فیلم و سریال